خرید اقساطی لوازم منزل

خرید اقساطی لوازم منزل

خرید اقساطی لوازم منزل

دارم تو شرایطی براتون این متن رو مینویسم که حدود پنج دقیقه قبل بخش بزرگی از جهیزیه دخترم رسید خونمون. بدون پرسه زدن های انرژی بر تو بازار و در ضمن بدون هزینه ارسال، اما نکته اصلی هیچکدوم از اینا نبود که گفتم، اصل کار اینه که من فقط با پرداخت اولیه سه ملیون تونستم ده میلیون خرید کنم. اگه میخاین راز موفقیتم رو بدونید ادامه این مطلب رو کامل کامل بخونید. اگه فکر میکنید تیتر خرید اقساطی لوازم منزل، کل منظورم رو میرسونه، سخت در اشتباهید.

پشت میزت نشسته باشی، یه فنجون چای یا قهوه میخوری و با آرامش خرید میکنی و تو کمترین زمان بدستت میرسه.

این روزها وقتی برای یه دور زدن ساده میرم تو خیابون، مترو، اتوبوس و یا تاکسی اگر فقط برای مدت کوتاهی دقت کنم و شنونده باشم، بعید میدونم چیز زیادی جز شکایت از گرونی و وضع بد اقتصادی و گلایه بشنوم. این دیالوگهای شیرین تقریبا یه عادت همه گیر شده بین تمام اقشار جامعه (البته غیر از اون 4 درصد که احتمالا توپ هم تکونشون نمیده).

حالا خواسته یا ناخواسته، فارغ از اینکه مقصر کیه و ایراد از کجاست!!! یک معضل نه چندان ساده، تو گوشه خونه ها و قلب و ذهنمون لونه کرد، میگم معضل، چون چیزی نیست که بشه با یک فرمول ساده ریاضی حلش کرد، میگم معضل، چون نمیتونی با یک واکنش شیمیایی تغییرش بدی، میگم معضل، چون نمیشه با دوسه تا جمله انگیزشی و پرهیجان فراموشش کنی. تا یکم از دغدغه های روزمره فارغ میشی و چشم روی هم میزاری که آرامش پیدا کنی، محاله یادت نیوفته که حساب آخر ماهت چجوری باید میبود و الان چجوریه، چقدر از درآمدت پس انداز باید میشد و الان نشده، به چند نفر قول داده بودی که تسویه حساب کنی و نتونستی یا چقدر باید تو ماه بعد بدویی تا تازه به خرج این ماهت برسی!

جدای همه اینا، همیشه یک چیزی کم داریم که خریدش جزء ضروریات، تو هر ماه بحساب میاد. از خوراکی و مواد مصرفی ماهانه مون گرفته تا قِر و فِرایی که از ملزومات روزمره روح ظریف و حساس ماست.

وااای که همشون چقدر گرون شدن و اگه نخریدشون، احتمالا از این گرونتر هم میشه.

خوب چه میشه کرد؟!

زندگی در جریانه و مثل تمام مسایلی که تو این سالها براش راه در رو پیدا کردیم و گذروندیم، باز هم فسفر میسوزونیم و راه های کنار اومدن و مماشات با این مسئله رو هم پیدا میکنیم. تو بطن این جامعه بودن کلی به خلاقیت هامون اضافه کرده و برای سازگاری و گذر از صخره های ناهموار اقتصاد مقاومتی راهکارهای خوبی میتونیم پیدا کنیم.

قدیمترها رو یادتونه؟

 تو هر محلی یه مغازه بود که معمولا هر کدوم از اهالی اسمشون تو یکی از صفحه های دفتر فروش با کلی جمع و تفریق نوشته شده بود. برگه های این دفتر گاهی سال به سال هم، رنگِ رقم صفر و یا جمله تسویه شد رو هم نمیدید. ما با اطمینان خاطر از کیفیت جنس و مبلغی که باید براش پرداخت میکردیم سفارش میدادیم. اقساط نامحدود خریدمون معمولا بخاطر خیال آسوده ما، با قسط سفارش بعدیمون، سریال وار ادامه پیدا میکرد. معمولا هم راضی بودیم و با خوبی و خوشی ازش استفاده میکردیم. اون روزها خیلی درگیر برند، کجایی بودن جنس، تنوع رنگ، مدلهای مشابه و قیمت اون یکی برند چنده یا شرایط گارانتیش نبودیم. فقط یک اسم از یک کالا برامون کافی بود. خاطرات جالبی هم از اون ایام مونده و ملکه ذهنها مون شده. اکثرمون از دوران کودکی تا بزرگسالی این اشتباهات لفظی رو داشتیم و هر روز تکرار میکردیم. مطمعنم برای شما هم پیش اومده، یادش بخیر که اون روزها، به چای کیسه ای میگفتیم لیپتون، به خردکن های قدیم میگفتیم مولینکس، به کافی میکس میگفتیم نسکافه و خیلی موارد دیگه... اگه شما هم یادتونه ازین اسمها، زیر همین پست برام کامنت بزارید که تجدید خاطره کنیم.
خلاصه که، ساده ترین دلیل اینکه براحتی برندهای این محصولات جایگرین اسم کالا در خاطرهامون شد و باقی موند، تک بودن اون برند در اون زمان و نداشتن رغیب کاری بود. ولی حالا دیگه کمتر این اشتباهات رو میکنیم. چون تعداد بالای کارخونه های تولید کننده و تبلیغات زیادشون بطور کامل جلوی این روند ذهنی رو گرفته و جز موارد خیلی خاص و کاملا جدید، دیگه این فانتزی ها رو در محاوره روزمره مردم نمیبینیم.

خوب یا بد اون زمانها گذشته و الان وقتی قصد خرید داریم، دغدغه هامون خیلی زیادتر از قبل شده. تعداد بالای برندها و کشورهای مختلف سازنده، میزان محبوبیت شون تو بازار و اینکه کدوم یکی رو اگه بخرم، چشم اقدس خانم همسایه درمیاد یا از کدوم مدل تو جهیزیه نوه خاله عمه ام بود و من باید حتما بهترش رو بخرم و هزار تا دلیل موجه دیگه که روند خرید رو از انتخاب ساده ای که تو مغازه محل داشتیم تغییر داده. نمیگم که سخت شده، چون نیست، ولی رسیدن به انتخاب نهایی، زمان بیشتری میبره.

اما این زمان، طولانی و سخت نیست

این  روزها مد شده به محض اینکه احساس نیاز به چیزی پیدا کنیم، برای جستجوی موشکافانه ما، هیولای اینترنت محیاست. از جزئیات مدل جدیدترین یخچال گرفته تا قیمت یه دونه چوب کبریت معمولی رو میتونیم با یه خرده زمان گذاشتن، بدون قدم زدن های طولانی تو پاساژهای مختلف پیدا کنیم.

 قبول دارید که، رفتن به مرکز خریدها و دور زدن های وقت و بی وقت، بندرت منجر به خرید مناسب و رضایت بخش میشه؟! چون تنوع بالای اجناس تو هر فروشگاه معمولا رشته افکارمون رو از خرید اصلی منحرف میکنه و یا شلوغی و هیجان و خستگی باعث میشه، یک خرید بی برنامه انجام بدیم که حس رضایتش حتی تا رسیدنمون به خونه هم باقی نمیمونه. تازه اونجاست که دردسر و خوره برگردوندن جنس به جون و فکرمون میوفته، که کاش بیشتر تحقیق میکردم یا زود تصمیم نمیگرفتم. تراژدی تلخ تقاضای پس دادن ما و پس نگرفتن مغازه دار شروع میشه. روالی که معمولا نتایج خوشایندی نداره، نه اینکه اون بنده خدا نخواد پس بگیره یا خصومتی با ما داره، نه این حرفا نیست. مشکل از اونجاست که، معمولا خیلی وقتها فروشنده هم نمیدونه محصولی که فروخته اصلا خدمات، گارانتی و یا تعویض داره یا نه؟ چون معمولا بجای خرید مستقیم از پخش اصلی، از واسطه ها خرید میکنند. در این شرایط فروشنده تلاشش رو میکنه تا مشتری رو با همه نارضایتی ها به نگه داشتن جنس مجاب بکنه. این وسط، علاوه بر اینکه یک مشتری رو از دست میده و احتمال خرید مجددش رو تقریبا به صفر میرسونه، از سمت دیگه تبلیغ سوء برای برند اون کالا هم کرده. یعنی اگر روزی کسی سوالی از اون مشتری در مورد اون کالای خاص پرسید، بدون کمترین تردید، خطی روی اسم اون برند میکشه و برای همیشه میذارتش تو لیست سیاه.

خوب با شرایط اقتصادی امروز که بسختی میشه با حقوق هایی که داریم به سرماه برسیم، قاعدتا این ریسک ها خیلی گرونتر از اونیکه هست، برامون تموم میشه. پس ترجیحا باید همه تلاشمون رو بکنیم که ریسک خریدهامون رو پایین بیاریم و با انتخاب های دقیقتر و غیرهیجانی، شب با خاطر آسوده تری بخوابیم.

داستان هیولای اینترنت و مزایا و قابلیتهاش اینجا خوب میتونه نقشش رو بازی کنه و اتفاقا خیلی هم بدردمون میخوره. فقط کافیه چیزی که میخواستیم رو بجای مراکز خرید، اینجا جستجو کنیم. در کمترین زمان ممکن شجره نامه کل خاندان و دوستان همون فروشگاهی که دیگه اسمش هم نمیخواستیم بیاریم رو هم برامون پیدا میکنه و نشون میده چی به چیه! حالا تنها کاره ما اینه بشینیم یکم با حوصله مطالب رو تفکیک کنیم تا دستمون بیاد که اصلا خودمون چی میخواستیم و کدوم محصول از کدوم برند و با چه قیمت و شرایط فروشی برای ما مناسبتره؟! نه کسی برامون زبون میریزه، نه با کسی باید چونه بزنیم بخاطر خریدن کالایی که قیمت توافقی مون بعد از کلی قسم و آیه و منت و ریش گرو گذاشتن، بازم از قیمت واقعیش، ممکنه فرسنگها فاصله داشته باشه. اینجا اونقدر قدرت مقایسه و فیلترکردن خواسته هامون رو داریم که، چیزی جز گزینه بهترین انتخاب باقی نمیمونه، راحت و بدون خستگی و پاهای تاول زده از چرخیدنهای بی نتیجه تو مراکز خرید.

نکته جالبش اینجاست که، تو مسیر این مطالعات موشکافانه راجع به محصول مورد نیاز، به کشفیات جالبتری هم  در زمینه نحوه خرید میرسیم. بله، حالا که انتخابمون رو از روی گزینه های مختلف موجود تو بازار کردیم، دیگه قرار نیست ناچارا  بریم و از همون فروشگاهی که خوشمون نمی اومد و جوابمون رو درست نمیداد، خرید کنیم.

الان کلی فروشگاه اینترنتی میشناسیم که نه تنها مجبور نیستیم با خستگی و ترافیک شدید خیابونها رو بگردیم و روی نقشه پیداشون کنیم، بلکه دقیقا برعکسش با ثبت درخواست ما، ایندفعه اونهان که میان و ما رو پیدا میکنن و برای فروش محصولشون با دادن پیشنهادات هیجان انگیز، سعی دارند رضایت ما رو برای خرید جلب کنند. یکم که حرفه ای تر بشیم تو این جستجوها، میتونیم قابل اعتماد هاشون رو با توجه به مشخصاتی که دارند راحت پیدا کنیم. با تمام کاستی هایی که تو زمینه دیجیتال داریم، ولی یکسری از گزینه های بارز هست که، میتونه براحتی کمک کنه تا بهترینها رو برای خریدمون انتخاب کنیم. مثل نماد اعتماد الکترونیک، جونم براتون بگه که، این نماد یه چیزی تو مایه های همون جواز کسب مغازه دارها میمونه ولی بصورت الکترونیک. یعنی اگر میخواید مطمئن بشین فروشگاهی که قصد خرید ازش دارید، معتبر هستش یا نه، پایین صفحه اصلی اون فروشگاه روی علامت نماد الکترونیک کلیک کنید، اگر به سایت اصلی اینماد وصل شد و مشخصات ثبتی فروشگاه رو دیدید، یعنی معتبر و قابل اعتماد است. مورد دیگه برای بالابردن ضریب اطمینان، داشتن درگاه پرداخت الکترونیکی بانکی معتبر در وبسایت هستش، برای این مورد هم حتما دقت کنید که درگاه بانکی سایت، برای پرداخت شما حتما با لینک (//:https) باز بشه که نشون دهنده امنیت درگاه بانکهاست. یه نکته دیگه، داشتن آدرس و شماره تلفن ثابت یا موقعیت مکانی در مشخصات سایت هست که در صورت نیاز بتونید برای مراجعه حضوری، به اون آدرس برید یا اصلا نگرانی از این بابت براتون وجود نداشته باشه. مورد بعدی، اعلام مدت و مشخصات گارانتی برای محصولات سایت شون هست و نکته طلاییش که معمولا بهترینها  و معتبرترینهاشون دارند، تضمین بازگشت کالا در صورت انصراف از خرید. یعنی وقتی اینترنتی خرید میکنید و جنس رو از نزدیک ندیدید، وقتی به دستتون میرسه و ازش خوشتون نمیاد، میتونید بدون هیچ استرسی اون رو برگردونید. این مزیت به شما این امکان رو میده که در صورت عدم رضایت از فروشگاه اینترنتی، بتونید به وزارت صنایع و معادن شکایت کنید و خیلی چیزهای ظریف دیگه، که من سعی کردم بارز ترینهاش رو براتون بگم.
پس ما  با یه بررسی ساده اون چندتایی که شاخص ترند رو جدا کرده و با خیال راحت میریم سراغشون و خرید میکنیم. تو این بررسی ها یک نکته جذاب دیگه هم بود، باورتون نمیشه این هیولای اینترنت چه قابلیتهایی داره!

داستان دفتر قسط فروشگاه محل اون قدیما یادتونه؟!

من تو این جستجوها و پیدا کردن بهترینها، فروشگاه هایی رو دیدم که فروش اقساطی هم داشتن. یعنی دقیقا همون سیستم فروش قدیمی ولی با ورژن جدید و کاربردی برای ماها که گرونی این روزها خرید رو برامون سخت  کرد.
یکی از نمونه ها، فروشگاه اینترنتی روماکالا ست. تو خرید یکجای جهیزیه ها که همیشه سنگین و پر تعداده یا خرید کامل لوازم آشپزخونه مون وقتی برای خونه جدید میخوایم همه چیز رو تغییر بدیم و یا گاهی برای همون خرید کوچیک که تو بعضی شرایط برامون سخته. میتونیم از خدمات اقساطی روماکالا استفاده کنیم. در روماکالا، با توجه به شرایطی که تعریف کردن و گذاشتن، براحتی میتونید خریدتون رو با اقساط مناسب با بودجه ای که دارید، انجام بدین. روش خریدش به این صورته که، فروشگاه اینترنتی روماکالا فاکتور خرید مارو صادر کرده و ما رو به بانک طرف قراردادشون معرفی می کنه، بانک با توجه به مبلغ خریدمون اعتباری برای ما در نظر میگیره و ما با پرداخت مبلغ فاکتور به فروشگاه، ماهانه اقساط توافق شده با بانک رو پرداخت می کنیم. با این روش هم ما خریدمون رو انجام دادیم و هم روماکالا فروشش رو انجام داده، با رضایتمندی دوجانبه.
روماکالا، علاوه بر فروش اقساطی، تمام شرایط یک فروشگاه معتبر رو که گفته بودم مثل، گارانتی و خدمات پس از فروش خوب و ارسال رایگان و نشان اعتماد الکترونیک دارند، شرایط فروش اقساطی هم برای مشتریانشون محیا کردن.
اینجای داستان، میشه امیدوار بود که اینترنت و فروشگاههای مجازی که الان در حال فعالیت هستن، حواسشون به جیب ما هم هست و با توجه به شرایط اقتصادی اونها هم شرایط فروش رو تغییر میدن تا تمام مشتریها رو بتونن پوشش بدن.  

حالا دیگه، میشه گفت که میتونیم با خیال راحت فکر کنیم و تصمیم بگیریم. چون هم شرایط برای انتخاب بهتر و هم پرداخت مناسب تر و هم خدمات بروز تر با کمترین ضریب خطا و پشیمونی رو داریم. میشه امیدوار بود بتونیم بازهم با خیال راحت چشم روی هم بزاریم.

نظرات بازدیدکنندگان